جدول جو
جدول جو

معنی مغایرت داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

مغایرت داشتن
مخالف یکدیگر بودن (این سخن با گفته اولتان مغایرت دارد)
تصویری از مغایرت داشتن
تصویر مغایرت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
مغایرت داشتن
اختلاف داشتن، تفاوت داشتن، ناسازگاری داشتن، مباینت داشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غیرت داشتن
تصویر غیرت داشتن
تعصب و حمیت داشتن، حفظ ناموس کردن
فرهنگ فارسی عمید
(دِ رَ دَ)
رشک بردن و رقابت کردن. غیرت خوردن. (ناظم الاطباء). غیرت بردن. غیرت آوردن. رجوع به غیرت و غیره شود، حفظ ناموس کردن. غیرت خوردن. (ناظم الاطباء). تعصب و حمیت داشتن. رجوع به غیرت و غیره شود:
وگر بردباری کنی از کسی
بگویند غیرت ندارد بسی.
سعدی (بوستان).
هرکه غیرت نداشت دینش نیست
آن ندارد کسی که اینش نیست.
اوحدی
لغت نامه دهخدا
(رَ تَ)
آمیزش داشتن. نشست و برخاست داشتن. حشر داشتن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معاشرت شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غیرت داشتن
تصویر غیرت داشتن
رگ داشتن رشک بردن، حفظ ناموس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهارت داشتن
تصویر مهارت داشتن
ماهر بودن در کاری زبر دست بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباینت داشتن
تصویر مباینت داشتن
از هم جدا بودن با هم نساختن جور در نیامدن
فرهنگ لغت هوشیار
آمد و شد داشتن آمیزش داشتن آمیزش داشتن اختلاط داشتن الفت و مصاحبت داشتن: دانشمندان معاصر عوفی که وی کما بیش با آنان معاشرت داشته ازاین قرارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
أن يكونّ القرب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
Adjoin
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
angrenzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
fazer fronteira
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
متصل ہونا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
ติดกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
隣接する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
인접하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
לגור ליד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
przylegać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
bitişik olmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
berbatasan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
सटा हुआ होना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
confinare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
aangrenzen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
примикати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
примыкать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مجاورت داشتن
تصویر مجاورت داشتن
সন্নিহিত থাকা
دیکشنری فارسی به بنگالی